چهار مأمور قلابی که یک مهندس میانسال را اشتباهی ربوده بودند بعد از دو ساعت شکنجه او را رها کردند.
آدم ربایی اشتباهی!
عبارات مهم : شکنجه
به گزارش کشور عزیزمان ایران ؛ مهندس میانسال از محل کارش در خیابان آبشناسان بیرون آمد. ولی به محض اینکه به سر کوچه رسید خودروی پژو ۲۰۷ در مقابلش نگه داشت. چهار مرد که لباس نظامی به تن داشتند سرنشین آن بودند، دو نفر از سرنشینان ماشین پیاده شدند. هر دوی آنها کلت کمری به دست داشتند و قبل از آنکه مهندس وقت پیدا کند سؤالی بپرسد مردان مسلح او را به زور سوار خودروشان کردند.
مردان جوان با شوکر و باتومی که به همراه داشتند او را شکنجه کرده و مدام می پرسیدند: «ابی کجاست؟ اگر نشانی او را به ما بدهی آزادت می کنیم.» هنگامی که مرد میانسال می گفت او را نمی شناسم دوباره کتکش می زدند. خودروی پژو در محدوده جاجرود توقف کرد و مردان مسلح با گرفتن گوشی تلفن همراهش از او درخواست کردند که رمز گوشی را وارد کند. رمز گوشی تلفن همراه، اثر انگشت و قرنیه چشم چپ بود. مرد میانسال در ابتدا مقاومت کرد ولی در برابر شکنجه های مردان مسلح به ناچار رمز گوشی تلفن همراهش را باز کرد. بعد از آن دوباره مردان پژوسوار راهی پایتخت کشور عزیزمان ایران شدند و بعد از دو ساعت شکنجه، مهندس میانسال را در حالی که گوشی تلفن همراه، ۳۵ هزار تومان پول و دو عدد کارت عابربانکش را با ترساندن از او گرفته بودند، در همان محلی که سوارش کرده بودند، رها کردند.
آدم ربایی اشتباهی!
گزارش آدم ربایی
پس از شکایت مهندس به پلیس کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای خاص دزدی وارد عمل شدند. در تحقیقات صورت گرفته مأموران دریافتند که وی شماره پلاک خودروی ۲۰۷ آنها را یادداشت کرده هست. بدهید ترتیب هویت صاحب ماشین را به دست آوردند. ماشین متعلق به زن میانسالی بود، زمانی که کارآگاهان به سراغ زن میانسال رفتند او مدعی شد که ماشین در اختیار پسرم فرشاد است.
چهار مأمور قلابی که یک مهندس میانسال را اشتباهی ربوده بودند بعد از دو ساعت شکنجه او را رها کردند.
نقشه فرزند محل ها
بدین ترتیب فرشاد دستگیر شد، متهم ابتدا منکر دزدی بود ولی زمانی که با مدارک پلیسی و شاکی رو به رو شد به دزدی مسلحانه با همدستی سه فرزند محلش اعتراف کرد. با اعتراف متهم، سه همدست او نیز روز گذشته بازداشت شدند. آنها زمانی که در اختیار بازپرس ایرد موسی از شعبه پنجم دادسرای خاص دزدی قرار گرفتند به جرم خود اعتراف کردند.
عاشق پلیس بازی بودم
بهنام، متولد ۱۳۷۶، دانشجوی حسابداری؛ ۴ ماهی است که در یک شرکت مشغول به کار شده است هست. او یکی از متهمان دزدی مسلحانه است.
آدم ربایی اشتباهی!
چه شد که تصمیم به آدم ربایی و دزدی مسلحانه گرفتید؟
از یک سال قبل با فرشاد و یکی دیگر از فرزند محل هایم که خودشان را مأمور مخفی معرفی کردند دوست صمیمی شدم. من عاشق پلیس شدنم و هر لحظه دلم می خواست مأمور مخفی باشم. زمانی که فهمیدم دو دوستم مأمور مخفی هستند از آنها می خواستم مرا هم در جریان پرونده هایشان بگذارند و اگر می شود دریکی از عملیات ها با آنها همراه شوم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
چهار مأمور قلابی که یک مهندس میانسال را اشتباهی ربوده بودند بعد از دو ساعت شکنجه او را رها کردند.
یک روز دوستانم به سراغم آمدند و گفتند دنبال دستگیری یک قاچاقچی معروف هستند. من هم که سال ها بود عاشق تعقیب و گریز و دستگیری های پلیسی و دنبال فرصتی بودم تا خودم را نشان دهم، استقبال کردم و همراه آنها رفتم.
واقعاً مردی که دزدیده بودید صاحب همان تصویر بود؟
نه، ولی شباهت خیلی زیادی داشت. ولی هنگامی که شکنجه شد و اطلاعاتی در اختیار ما قرار نداد متوجه شدیم اشتباه گرفته ایم. بعد هم متوجه شدم اسلحه دوستانم نیز اسباب بازی بوده است.
آدم ربایی اشتباهی!
واژه های کلیدی: شکنجه | ماشین | مردان | مهندس | همراه | میانسال | میانسالی | آدم ربایی | تلفن همراه | گوشی تلفن همراه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
